یکسال از اولین جلسه دادگاه می گذرد.

۱۴/۶/۹۰ مصادف بود با اولین جلسه دادگاه خانواده.

در این یکسال و اندی خیلی چیزها دیدم و تجربه های زیادی آموختم

در این مدت نامردی کم ندیدیم

ولی بارها خدا را شکر کردم و به محبتش امیدوار شدم٬ خدا را شکر کردم که وقتی در خانه مجنونی بودم سالم و زنده ماندم…

بارها از دنیا و انسانهایش خسته شدم و از خدا خواستم مرا از این زمین آلوده و پر از ناپاکی ها ببرد

ببرد تا دیگر چشمانم ندیدنی ها را نبیند٬ ببرد تا وجودم زخمی  و قلبم خراشیده نشود

و بارها فرصت خواستم تا زیبائیها را نشانم دهد٬ بارها تمنا کردم نامردها را از من دور کند و دنیای زیبایش را نشانم دهد

در این مدت تجربه ها اندوختم

ولی به چه قیمتی

گذشت و می گذرد

منبع : نو عروس

Posted in دسته‌بندی نشده and tagged .


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.