شکل دیگر تغییر ذهنیت رفتاری

تا زمانی که بدانم که آن بخش ذهنی ناخودآگاه، الگوهایی را یافته است که از رفتار فعلی تو موثرتر هستند، قصد دارم طرف او را بگیرم و در برابر ذهن خودآگاه تو بایستم”. با این کار، دیگر خیلی بعید است که طرف مقاومت کند. من این را تجربه کرده ام.
مرحله سوم تغییر ذهنیت، در واقع همان کاری است که اکثر مشاوران در حین مشاوره خانوادگی آن را انجام می دهند. فرض کنیم شما پدری دارید که خیلی زود از جا در می رود.

ویرجینیا ساتیر در این جور مواقع صبر می کند تا او عصبانیتش را کاملا نمایان سازد. سپس می گوید “باید بگویم در طی این سالهایی که مشاوره خانوادگی کرده ام، آدمهای عصبانی بیشماری را دیده ام و با افراد بیشماری برخورد کرده ام که قادر هستند عصبانیتشان را بروز دهند.

شکل دیگر تغییر ذهنیت رفتاری

شکل دیگر تغییر ذهنیت رفتاری

من فکر می کنم برای همه انسانها این مهم است که بتوانند آنچه را که در دلشان حس می کنند ابراز کنند، خواه خوشحالی باشد و خواه عصبانیت، که شما هم اکنون حس عصبانیت می کنید. می خواهم از این بابت به شما تبریک بگویم و امیدوارم که سایر اعضای خانواه نیز چنین حالتی داشته باشند”. تا این جای کار، عمل دنباله روی بود، یعنی هرکاری را از جانب او بپسندد. سپس خودش را به او نزدیک می سازد و می گوید “آیا دلتان می خواهد درباره حس بی کسی و دلشکستگی ناشی از آن عصبانیت با یکدیگر حرف بزنیم؟”.

شکل دیگر تغییر ذهنیت رفتاری چنین است که بگوید “آیا بر سر همه این طور داد می زنید؟ آیا بر سر پسرک روزنامه فروش هم داد می زنید؟ آیا بر سر مکانیک ماشینتان هم داد می زنید؟ آیا سعی شما یان است که به همسرتان بگویید نگران کارهایش هستید؟ آیا این همان چیزی است که به خاطرش عصبانی می شوید؟

منبع : بندلر

Posted in روانشناسی.


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.