میلاد مادر

. امروز رو با اشتیاق مینویسم امروز رو با عشق می نویسم

امروز رو پاک می نویسم…

به حرمت تقدس نگاهی که چشمهایم را سرود و مرا

در حرم آغوشش غزلباران کرد امروز پاکترین روز خداست اولین

روز از اردی بهشت سپید روز میلاد مادری از تبار پاکی از قبیله

باران از سلاله ی مریم ….

مادرم… فرشته ی من تولدت مبارک

امروز از تو و برای تو مینویسم و با یک دنیا حرف نگفته شاید

اینبار هم مجالم کم باشد برای گفتن این همه حرف و یا شاید

حرفهایم از جنس نگفتن است…

دوستت دارم به اندازه تمام نگفته هایم تمام این سالها تمام

این لحظه هایی که هیچکس از ما به ما نزدیک تر نبود…

دوستت دارم برای تمام مهربانی های خالصانه ات و میدانم

آنقدر بیشتر میدانم که گاهی زجر میکشم …

همیشه مادر بودنت بر زن بودنت غلبه کرد همیشه پرهیز کردی

برای من به خاطر من همیشه ایثار کردی آنقدر از خود گذشتگی

کردی که حالا میفهمم چرا در دنیای کودکانه ی آن روزها هرگاه

نام پرستو را میشنیدم بی هوا یاد تو می افتادم ..

دوستت دارم برای غربت سرنوشتمان که هر دو بی گناه

محکومیم و گره خورده ایم به تقاص و از تنهایی که سهم

تو شد میرنجم و در خود می شکنم مبادا که تو آزرده خاطر

شوی مادرم دوستت دارم برای تمام لحظه هایی که ساده

رنجیدی و سخت بخشیدی .. دوستت دارم به اندازه ی وسعت

قلبت دوستت دارم به اندازه ای که تنها خدا میداند…

 

منبع : inspiration

 

Posted in دسته‌بندی نشده.


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.