باد بادک،
نخش رها شده بود،
تنها شده بود
رفت پیش آسمان
کنار ابرها
کمی برای تنهاییش گریه کند…
پ.ن: گم شدم مثل بادبادکم…
…
برای پرواز
کافیست طرح دوستی بریزی
با یکی از فرشته ها
گوشه ای که تنها شدید
دخلش را بیاوری
بالهایش را غارت کنی
پ.ن: متنفر شده ام از پرواز!
…
هر روز کف دستم روز نگاری می کنم که یادم نرود این روزها هیچ خوب نیستم…
منبع : ف.!