(یک)
ته نشین شدهام…
(دو)
زل زدهام
به چشمان مردی
که رفته است.
(سه)
ببین به یک نگاه تو
تمام من تباه شد…
(چهار)
ببین به غار میرسد
مسیر انزوای من…
پ.ن 1: گفتی چرا نمازهایم را سر به هوا میخوانم؟ صدقه سر نمردن است خدای خوب من…
پ.ن 2: بر اندازم میکند، میگوید: چقدر چادر بهت مییاد!
پ.ن 3: گاهی رهگذری، عبور میکند از من، من اما نگاهی، لبخندی، دلتنگییی، غمی از او به یادگار برمیدارم… کلکسیون نگاه از رهگذرها جمع میکنم!
پ.ن 4: کنار ساحل دلم گریه میخواهد…
منبع : ف.!