نظر شما چیست؟

وقتی در برابر تمام تلاشهایم برای توافق در جدایی جواب منفی شنیدم باز فکر کردم به هرحال آنها همه بیمار روانی هستند و بهتر است من بی خیال آنها شوم

وقتی تهمت زدند و از خانه بیرونم کردند٬ گذشتم

وقتی وسایلم را دزیدند باز گفتم  فکر می کنم صدقه دادم

وقتی ممنوع الخروجم کردند بدجوری شکستم ولی گفتم حتما خیری در آن بوده٬ حداقل باعث شد احساساتم را زیر پا بگذارم و برای جدایی اقدام کنم

وقتی با خرید پزشکان سعی در گمراه کردن دادگاه و پزشک قانونی کردند باز هم فکر کردم فقط باید خودم را نجات دهم

وقتی پشت هم اعتراض کردند٬ باز از خدا خواستم به من تحمل دهد و داد مرا از این نامردها بستاند

گفتم من مهریه نمی خواهم فقط می خواهم خودم و نسل بعدم را از این جماعت اسکیزوفرن نجات دهم

ولی توجهی نکردند

حالا که کار را به دیوان و کمیسیون ۵ نفره پزشک قانونی رسانده اند بگوئید چه کنم؟

به جرم شهادت دروغ  در محضر دادگاه از آنها شکایت کنم تا ۶ ماه زندانی شوند یا جریمه نقدی بپردازند؟!

وقت آن نرسیده که مهریه ام را اجرا بگذارم و حق قانونی و شرعی خود را بگیرم؟

از  پزشکانی که به دروغ گواهی دادند و تلاش در فریب دادگاه داشتند شکایت کنم؟!

به جرم سرقت وسایلم شکایت کنم؟

به جرم تهمت و افترا به عروسشان که مدرس دانشگاه است٬ شکایت کنم؟

و…

اگر بخواهم شکایت کنم حالا حالاها باید بدوم و آنها هم بدوند٬ اگر نکردم به بیمار بودن و بدبخت بودن آنها فکر کردم و فقط خواستم خودم را رها کنم.

منبع : نو عروس

 

Posted in دسته‌بندی نشده and tagged .


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.