منتظرت بودم….

منتظرت بودم

تمام لحظه های زندگی دوباره ام

منتظرت بودم

برای دیدنت کاخ آرزویی ساختم

پر از نقش عشق

روی تمام دیوارهای این کاخ

آینه گذاشتم

تا عبور توتکرار بی زوال

وجود تو باشه

سقف کاخم مثل سقف دلم بلنده

تا عبور قامت تو بی هراس خم شدن باشه

منتظرت بودم

تا ازاین کاخ عشق دیدن کنی

ولی تو

بی بها کردی عشقم

وپربهانه کردی دلم

چکاوک…

آستانه ی طاقتم روندیدی

همه ی سعیم همین بود

ندیدی شکستنم

نشنیدی بغض فروخورده ام

 

اشک وماه….

 

شبی آرام

لب دریای جنون عشق

درمیان چشم من وماه

پرده ی اشکی عیان شد

درمیان اشک هایم

ماه خندید

به من  اشک من  عشق من

ماه میخندید

من به ماه خندیدم

گفتمش:

توکه عاشق تری ازمن

همه شب درحسرت دیدار خورشید عشقت

چون آه میکاهی ازخود

من خنده زنم برماه

ماه خنده زند برمن

ماچون دودیوانه

خندیم به هم هر لحظه

منبع : چکاوک….

 

Posted in دسته‌بندی نشده.


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.