تکیه گاههایی که مردم از طریق رفتار ناهنجار به آنها پاسخ می دهند

ما یک روان شناس پیر ترانسیلوانیایی را می شناسیم که این مشکل را از طریق داشتن دو دفتر کار حل کرده است. او دفتری دارد که شما وارد آن می شوید و تمام مشکلاتتان را به او می گویید. او هیچ حرفی به شما نمی گوید. فقط از جا بلند می شود و شما را به اتاق دیگری می برد و آن جا عمل تغییر را انجام می دهد. بعد از این کار باز هم شما را به یک اتاق دیگر می برد و در آن جا شما تغییر می کنید. شما دیگر نباید به سراغ آن گذشته فردی که سراسر درد و رنج است بروید.

تکیه گاههایی که مردم از طریق رفتار ناهنجار به آنها پاسخ می دهند

تکیه گاههایی که مردم از طریق رفتار ناهنجار به آنها پاسخ می دهند

وقتی زوجها مدت زمانی را با یکدیگر می گذرانند، معمولا دیگر خیلی با هم تماس نزدیک برقرار نمی سازند. آیا می دانید این موضوع چگونه رخ می دهد؟ اجازه بدهید به شما نشان دهم. بیا این جا چار. این کار روش خوبی برای بیگانه شدن با کسی است که دوستش داری. تو در حالت بسیار بدی هستی، واقعا افسرده ای، و من شوهر محبوب تو هستم. از این رو پیش تو می آیم و می گویم “هی، همه چیز درست می شود” و بازویم را به دور شانه هایت حلقه می کنم. آن وقت کاری که باید بکنم این است که صبر کنم تا تو حالت خوب شود و دوباره سرحال بشوی. آن وقت به تو می گویم “هی، دوست داری برویم بیرون؟” و دوباره بازویم را به دورت حلقه می کنم. زوجها به جای آن که در حین خوشحالی یکدیگر را لمس و تکیه گاههای دلپذیر ایجاد کنند، معمولا در وضعیتهای ناخوشایند در یکدیگر تکیه گاه ذهنی پدید می آورند.

همگی شما تجربه کار کردن با زوجها یا خانواده ها را داشته اید. می دانید این اتفاق ممکن است بیفتد که وقتی همه چیز بر وفق مراد پیش می رود و شما نیز به راحتی نشسته اید، ناگهان یکی از آنها از کوره در برود و منفجر شود. اگر مسائلی از قبیل یک صدای کوتاه، یا حرکت، یا یک تکان کوچک از جانب شخص دیگر را زیر نظر نداشته باشید، این اتفاق شما را گیج خواهد ساخت. چه اتفاق افتاد؟ هیچ کس نمی داند. تکیه گاههایی که مردم از طریق رفتار ناهنجار به آنها پاسخ می دهند، معمولا در خارج از حیطه آگاهی آنان قرار دارد.

منبع : شوسل

Posted in موفقیت.


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.