اجازه دهید سوال دیگری بپرسم. زمانی که بعدازظهر به خانه می آیید و در ورودی خانه قفل است، عملا از کدام دست برای باز کردن در ورودی استفاده می کنید؟… به دستها نگاه کنید.
مردم همیشه سعی می کنند که زبان بدن را به مضامین لغوی برگردانند، مثلا اگر شما سرتان را عقب نگه می دارید یعنی شما سرتان را عقب نگه می دارید یعنی شما فرد کم حرفی هستید، و اگر پاهایتان را روی هم می اندازید، بدان معنی است که فرد خشکی هستید. اما کاری که زبان بدن انجام می دهد، به کاری که کلمات می کنند شباهتی ندارد، بلکه عمل متفاوتی را انجام می دهد. حرکات چشم ها و حرکات بدن، به شما اطلاعاتی درباره فرآیند می دهند.
مردم سعی می کنند زبان بدن را به مضامین لغوی برگردانند
فرآیند در اندیشه ما – به عنوان متخصصین علوم ارتباطی – یک قلمرو ویژه است. اگر قرار باشد دائما به محتوای قضیه بپردازید، در واقع به طور اجتناب ناپذیری دارید بخشی از عقیده و نظام ارزشی خودتان را برای افرادی که با آنها ارتباط برقرار می سازید، تحمیل می کنید.
معمولا مشکلات مردم ربطی به محتوای قضیه ندارد، بلکه به ساختار و قالبی که آنها تجاربشان را در آن شکل داده اند، مربوط است. اگر این موضوع را درک کنید، روانکاوی برایتان بسیار آسانتر می شود. نباید به محتوا گوش فرا دهید، بلکه فقط باید بفهمید که فرآیند چگونه عمل می کند و این واقعا کار بسیار ساده تری است.
الگوی مهمی نیز هست که مایلم بعدا درباره آن صحبت کنم. اگر من مراجعه کننده شما باشم و از من بپرسید “خوب، این هفته چطور گذشت؟” و من این طور به شما پاسخ بدهم: (آه سنگین، سر پایین، صدای آرام) “آه، همه چیز در این هفته عالی بود (آه می کشد، سر را به علامت نفی تکان می دهد، پوزخند مسخره آمیزی می زند) مشکلی در کار نیست.” از صدای خنده تان معلوم است که بسیاری از شما متوجه برخی نکات غیرمعمول در این رابطه شده اید. ما برای این موضوع، نام عدم تجانس را برگزیده ایم. آنچه من در لحن صدا و حرکات سرم به شما نشان می دهم، با کلماتی که بیان می کنم سنخیتی ندارد. حالا شما به عنوان متخصصین علوم ارتباطی، چه واکنشی در برابر چنین چیزی نشان می دهید؟ چه موضعی را در برخورد با این وضعیت اتخاذ می کنید؟
زن: اگر شما را واقعا خوب می شناختم، می گفتم “حرفت را باور نمی کنم.” یا شاید می گفتم “خوب، از این که همه چیز دارد خوب پیش می رود خیلی خوشحال به نظر نمی رسی”
بنابراین باید از وجه اختلافی که شاهد آن بوده اید، تعبیر فراتری داشته باشید و شخص را با آن مواجه کنید. آیا کسی هست که پاسخ دیگری داشته باشد؟
مرد: سعی می کنم به شما کمک کنم تا هر دو نوع پیام را بیان کنید، ممکن است اجزاء غیرکلامی آن را بزرگتر جلوه دهم…
بسیار خوب. تکنیک گشتالت می گوید: پیام غیرکلامی را آن قدر تقویت کنید تا احساسی متناسب با آن به دست آید. خوب، این هم روش دیگری است. آیا همگی شما وضعیتی را که ما درباره آن صحبت می کنیم می شناسید؟ اگر در زمینه ارتباط سازی کار می کنید، عدم تجانس وضعیتی است که در تجارب شما بسیار تکرار خواهد شد. این عمل به شما حسی را القاء می کند تا از طریق آن دارای یک فهرست گوناگون از موقعیت های انتخابی و محدوده ای از پاسخ های احتمالی باشید و بفهمید – امیدوارم در ضمیر ناخودآگاه بفهمید، نه در ضمیر خودآگاه – که وقتی یکی از این مانورها یا تکنیک ها را انتخاب می کنید، نتیجه چه خواهد شد.