تکیه گاه ذهنی چیز شگفت انگیزی است

سپس آن دو نفر شروع کردند به حرف زدن. هربار که شروع به جر و بحث می کردند، من نگاهم را دوباره به کف اتاق می دوختم و آنها ساکت می شدند. من ترس آنها از مار را تکیه گاه ذهنی قرار داده بودم تا اختیار گفتگوی آنها را هر چه بیشتر به دست بگیرم. از آن جایی که این تکیه گاه بسیار ناخوشایند بود، لذا بعد از مدتی احساس آنها نسبت به مار را با جر و بحث هایشان پیوند دادم. اگر قصد دارید با کسی صحبت کنید و می دانید که لازم است یک انقطاع ذهنی در او ایجاد کنید، قبل از شروع کار می توانید کارهایی نظیر مورد فوق را انجام دهید.

می توان نظیر مورد قبلی، انقطاع رفتاری انجام داد. و یا از طریق کلمات، گسیختگی ذهنی ایجاد کرد. مثلا “او، یک لحظه صبر کنید! چه چیزی…” و یا می توان به قوزک پای طرف نگاه کرد و گفت “آیا به نیش زنبور حساسیت داری؟”. این قبیل کارها توجه آنها را جلب خواهد کرد. مثلا “صبر کن! همین الان موضوعی به خاطرم رسید، یادم افتاد که باید آن را یادداشت کنم.”

تکیه گاه ذهنی چیز شگفت انگیزی است

تکیه گاه ذهنی چیز شگفت انگیزی است

تکیه گاه ذهنی چیز شگفت انگیزی است. حتی می توان هوا را نیز تکیه گاه ذهنی قرار داد و کاری کرد که دیگران به آن واکنش نشان دهند. هر نوع تکیه گاه ذهنی قرار داد و کاری کرد که دیگران به آن واکنش نشان دهند. هر نوع تکیه گاه ذهنی که از طریق حرکات در هوا ایجاد شود، مفاهیم عینی و ذهنی را در فضای خالی ایجاد می کند. اخیرا یک دوره کلاسهای مدیریت فروش تدریش می کردم، شخصی پرسید “شما همیشه به ما می گویید انعطاف پذیر باشیم. اگر یک سری کارها را به طور کامل انجام دهیم و آن شخص واکنش کاملا معکوسی نشان دهد، آن وقت چه؟” من گفتم “خوب، اولین کار این است که خودتان را جمع و جور کنید و برگردید سر همان نقطه اولی که بودید و این بار راجع به این که مثلا فلان چیز چه قدر بد است صحبت کنید”. می توانید سعی کنید یک فروش دشوار انجام دهید. وقتی می بینید که دیگران واکنش منفی نشان می دهند، می توانید خودتان را کنار بکشید و بگویید “این طور حرف زدن، مردم را زده می کند”. و کار دیگری را امتحان کنید.

 

منبع : گریندر

Posted in روانشناسی.


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.