عامل قدرتمند پوشیده شده در روان شناسی نوین

حالا چرا وقتی من شانه راست او را لمس می کنم واکنش وای اتفاق می افتد؟… آیا اصلا متوجه رخ دادن این عمل شدید؟ آیا کسی این جا هست که متوجه این موضوع شده باشد؟ بگویید ببینم این جا دارد چه می گذرد؟ اکنون زمان انجام یک عمل شگفت انگیز است! لیندا، آیا تو به اختیار عقیده داری؟

لیندا: بله.

عامل قدرتمند پوشیده شده در روان شناسی نوین

عامل قدرتمند پوشیده شده در روان شناسی نوین

(شانه راست لیندار را لمس می کند). حالا بگو ببینم، چه کسی عضلات دور دهانش را تنگ کرد؟ تو به کدام اختیار عقیده داری؟ اختیار، یک عبارت خنده دار است و در ضمن یک تسمیه هم هست. وقتی به این جا می آیی و به میل من واکنش نشان می دهی، همین نشان می دهد که تا چه حد دارای اختیار هستی. (به حاضران) من گفتم “می خواهم یک نفر از شما که در خودش تصاویری ایجاد می کند و مایل نیست آنهار ا داشته باشد به اینجا بیاید”. این گفته حاکی از آن است که یک نفر دارد آن تصاویر را ایجاد می کند و آن شما نیستید. این ضمیر ناخودآگاه شما یا والد شما، یا چیز دیگری است که تصایور را ایجاد می کند.

حالا بگویید ببینم جریان از چه قرار بود. آیا کسی هست که برداشت دیگری غیر از این داشتهب اشد؟

زن: زمانی که از او خواستید به درون خودش برود و آن تصویر را ببیند، درست موقعی که او داشت احساسات ناخوشایند را تداعی می کرد، دستتان را روی شانه راست او گذاشتید، بدین ترتیب او احساسش را با این لمس کردن پیوند داد.

آیا منظورتان این است که هر بار شانه راست او را لمس کنم، او همان واکنش را نشان خواهد داد؟ (شانه راست لیندا را مجددا لمس می کند و واکنش وای اتفاق می افتد).

مرد: قطعا همین طور است. با شما موافقم.

چه طور ممکن است چنین عامل قدرتمندی از دید روان شناسی نوین پوشیده بماند؟ بگویید ببینم ای انسانهای بزرگ! شما درباره انسان و نحوه عملکرد انسانها مطالب زیادی آموخته اید. چه برداشت دیگری غیر از این می توانید داشته باشید؟…

آیا نام پاولو چیزی را به خاطرتان نمی آورد، این نیز یک محرک مستقیم و واکنش متناسب با شرایط است. لیندا احساس خاصی داشت و این احساس، در واقع واکنش او نسبت به سوالی بود که من راجع به احساس ناخوشایند او – که می خواست آن را تغییر دهد – پرسیده بودم. وقتی آن احساس را کاملا به دست آورد – و من نیز از طریق مشاهده واکنشهای او فهمیدم که آن احساس را کاملا به دست آورده است – کاری که می بایست می کردم این بود که او را لمس کنم. اکنون یان لمس کردن، با احساسی که او به یاد آورده پیوند برقرار کرده است. این نیز مشابه همان فرآیند نامطلوبی است که او می خواهد آن را تغییر دهد. چگونه می شود که وقتی آن تصویر را می بیند، خود بخود یک سری احساسات به سراغ او می آید؟ او تصویر را می بیند و دچار احساس ناخوشایند می شود. این نیز مشابه همان فرآیند پاولوف است.

 

منبع : هاکس لی

Posted in روانشناسی.


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.