مراجعه کنندگان مقاوم

(به حاضران) یک لحظه پیش که من گفتم “آیا می دانی آن احساسات فوبیایی چه هستند؟” او همین واکنش را نشان داد، همین حالت چهره و همین نحوه تنفس را. اکنون یک موضوه بر روی بازوی او تکیه گاه ذهنی شده است. این تکیه گاه ذهنی، عامل پابرجایی است که به ما کمک می کند به گذشته فردی او برویم و تجارب او را دسته بندی کنیم تا از این طریق، تجربه اصلی را بیابیم. لازم نیست که فقط همین روش را به کار بگیریم. این فقط یکی از روشهای کار کردن بر روی فوبیاهاست.

مراجعه کنندگان مقاوم

مراجعه کنندگان مقاوم

(به تامی) وقتی دستهای مرا در دستت می گیری، این کار تمام توانائیها و مراجعی که تو به عنوان یک زن شایسته دارا هستی  را شامل می شود. در گذشته تو تجاربی وجود داشتند – مثلا همانهایی که به این فوبیا مربوط می شدند – که ما قصد داریم به گذشته برویم و آنها را بازآفرینی کنیم، البته نه به شیوه ای که تو را ناراحت کند، بلکه به شیوه ای که در مجموع اسباب راحتی تو را فراهم سازد. (به حاضران) توجه شما را به مطلب دیگر احساسی که قبلا درباره آن صحبت کردیم جلب می کنم. در طی تمرینی که قبلا انجام دادید به شما گفتیم که به درون تصویر قدم بگذارید، به طوری که تمام احساسات آن لحظه را دوباره تجدید کنید.

در این جا عکس آن قضیه صدق می کند. تامی سالهاست که در معرض انواع خاصی از وضعیت های واقعی در زندگی قرار داشته و از طریق هیجان زیاد و احساسات لمسی، بارها و بارها به آنها واکنش نشان داده است. اگر او را مجبور کنیم به گذشته باز گردد و دوباره آن تجربه را با همان احساسات زنده کند، فقط باعث تقویت آن احساسات می شویم و این کار مسخره است. اکثر مردم در ذهن ناخودآگاهشان می گویند “مزخرف است! نباید به گذشته باز گردیم. این کار آزار دهنده است!” و این قبیل افراد، مراجعه کنندگان مقاوم نام دارند. این مقاومت را این طور در نظر بگیرید که انگار می گویید “ببین، بیا تریتب کارهای جدیدی را بدهیم تا دیگر مجبور نباشیم دچار دردسر شویم”.

منبع : بندلر

 

Posted in روانشناسی.


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.