رفتارهای غیرکلامی دردسر ساز

اگر به راستی زندگی شخصی یک نفر با کارهای شغلی اش درگیر باشد، می توانید حصاری در اطراف آن استراتژیها ایجاد کنید تا از این طریق آنها را از سایر مسائل زندگی جدا سازید. انواع زیاد دیگری نیز از نتایج موجودند که به عنوان یک فرد شاغل مایلید آنها را به دست بیاورید، ولی همگی آنها به خوبی محدود شده اند.

به عنوان مثال اگر یک وکیل باشید، غالبا فقط به کارگیری استراتژیها را مد نظر قرار می دهید و علاقه ای به استفاده از هیچ چیز دیگری ندارید. تنها چیزی که برایتان اهمیت دارد این است که استراتژی را برای به دست آوردن نتیجه خاصی مورد استفاده قرار دهید: مثلا برای آن که یک شاهد را احمق جلوه دهید و یا این که اعتماد موکلتان را جلب کنید و یا هر چیز دیگری از این قبیل.

 

رفتارهای غیرکلامی دردسر ساز

رفتارهای غیرکلامی دردسر ساز

رفتارهای غیرکلامی دردسر ساز

یک بار بر روی وکیلی کار کردم که فرد قابل اعتمادی بود، ولی هیچ کس به او اعتماد نمی کرد. رفتارهای غیرکلامی دردسر ساز او مشکل آفرین بودند. کارهای او در هر کسی بدگمانی ایجاد می کرد. مشکل این بود که او نمی توانست اعتماد موکلها را به خودش جلب کند و به آنها خودی نشان بدهد. و در نیمی از مواقعی که قرار دادگاه داشت، وضع حتی از این هم بدتر می شد. او حقیقتا نیاز به یک بازنگری کلی در نظام غیاثی خودش داشت. به جای آن کارها، به او کمی تشریفات یاد دادم. حالا او با موکلش می نشیند و می گوید “ببین، من می خواهم وکیل تو باشم و لازم است به من اعتماد کنی. از این رو واقعا برایم مهم است که بدانم چگونه تصمیم می گیری به کسی اعتماد کنی؟ آیا واقعا در زندگی به کسی اعتماد کرده ای؟” و موقعی که موکل حس اعتماد را فراخوانی می کند، او یک تکیه گاه ذهنی برای آن احساس ایجاد می کند. سپس می پرسد “در آن موقع چه طور شد که به او اعتماد کردی؟” و سپس کاری که باید بکند این است که به توصیفات جامعی از استراتژی او گوش فرا دهد: “خوب، من فلانی را دیدم، و شنیدم که فلان چیز را گفت و فلان احساس به من دست داد”. سپس او نیز اطلاعات را در همان قالب ارائه می دهد : “خوب، وقتی که نشستم، می خواهم ببینی که… و بعد به تو می گویم که… و نمی دانم آیا می توانی این را احساس کنی یا خیر”. و بعد تکیه گاهی که برای حس اعتماد در آن شخص ایجاد کرده بود را فعال می سازد. من این رسم و رسوم را که به قدر کفایت نیز مفید واقع شدند به او یاد دادم.

 

سایر آموزش ها : آموزش های موسیقی

Posted in روانشناسی.


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.