پردازش اطلاعات از طریق حرکت توسط مغز

منبع عظیم دیگری از اطلاعات نیز هست که در گرو برنامه های حرکتی پردازش می شود، و زمانی خود را بروز می دهد که شخص به انجام یک حرکت فکر کند. به عنوان مثال: آنا، اگر ممکن است، در یک وضعیت طبیعی در حالی که پاهایت را روی هم نینداخته ای بنشین. متشکرم. حالا از تو یک سوال مقدماتی می پرسم. آیا رانندگی می کنی ؟ (بله) آیا یک نوع ماشین خاصی را می رانی؟ (بله) بسیار خوب، حالا سوالی از تو می پرسم که نمی خواهم آن را به صورت کلامی پاسخ دهی، بلکه به درون خودت برو و پاسخ را آن جا پیدا کن. آیا آن ماشین دارای دنده معمولی است یا دنده اتوماتیک؟… (به حاضران) آیا کسی متوجه پاسخ شد؟ آیا دلتان می خواهد پاسخ را حدس بزنید و بعد آن را با جواب اصلی مطابقت دهید؟

مرد: دنده معمولی.

بسیار خوب. از کجا فهمیدی؟

مرد: او دنده عوض کرد. من حرکت دست راست او را دیدم.

آیا می توانی بگویی که آن حرکت، مربوط به دنده معمولی بود یا دنده اتوماتیک؟

مرد: دنده معمولی

خوب، حالا آیا این موضوع صحت دارد؟ آنا؟ (خیر) دنده اتوماتیک است. حالا آیا کس دیگری هم هست که پاسخ صحیح را فهمیده باشد؟

زن: بله، زیرا من متوجه شدم که او یک حرکت کوچک انجام داد و نمی خواست یک دنده معمولی را عوض کند.

پردازش اطلاعات از طریق حرکت توسط مغز

پردازش اطلاعات از طریق حرکت توسط مغز

بسیار خوب. آیا کسی از تجربه حسی  برای رسیدن به پاسخ استفاده کرد؟… خوب، اجازه دهید که من پاسخ را بگویم. اگر به پاهای آنا نگاه کرده بودید، پاسخ سوال را می یافتید. یکی از تفاوتهایی که در برنامه های حرکتی، میان دنده اتوماتیک و دنده معمولی وجود دارد، این است که آیا شما کلاچ را می گیرید یا خیر. اگر نگاه کرده بودید، می توانستید ببینید که تنش عضلانی در پای راست او ایجاد شد نه در پای چپش، و همین مطلب می توانست پاسخ سوال را به شما بدهد.

اگر از شخصی سوالی را بپرسید که مربوط به یک برنامه حرکتی است، می توانید به قسمتهایی از بدن آن شخص که برای دستیابی به اطلاعات باید از آنها استفاده کند نگاه کنید. اطلاعات به صورت حاضر و آماده در درون انسان وجود ندارد. برای آن که یک انسان بتواند اطلاعات مربوط به پاسخ سوالی را دریافت کند، باید به برخی از نمادهای آن دسترسی پیدا کند. اگر چه ممکن است فقط یکی از آنها نظامها را وارد ضمیر خودآگاه خود کند، ولی برای جمع آوری اطلاعات، از تمام نظام ها به طور ناخودآگاه استفاده می کند.

آنا: من هر دو نوع ماشین را دارم و با هر دو رانندگی می کنم. شما گفتید “معمولا کدام یک را می رانی؟” اگر از من پرسیده بودید که “آیا ماشین دیگری دارید که با این یکی فرق داشته باشد؟” و بعد درباره آن یکی ماشین از من می پرسیدید، آیا برنامه حرکتی من فرق می کرد؟ اگر من درباره راندن آن یکی ماشین فکر می کردم، آیا حرکتی در پاهای من ایجاد می شد؟

بله، تو فقط زمانی از پای چپ استفاده می کنی که کلاچی وجود داشته باشد. (به حاضران) در نظر داشته باشید که چگونه به این سوال پاسخ می دهید: شما همگی در آپارتمان یا منزلتان دارای در ورودی هستید. وقتی وارد آپارتمان یا منزلتان می شوید، اولین در آیا از سمت راست باز می شود یا از سمت چپ؟ حالا چگونه به این سوال پاسخ می دهید؟… همه دستها دارند تکان می خورند.

 

Posted in روانشناسی.


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.