زوجها به رفتاری که با دیگری داشته اند عادت کرده اند

اکثر زوجها هر کدامشان به رفتاری که با دیگری داشته اند عادت کرده اند و از این که کار جدیدی با یکدیگر انجام دهند پرهیز می کنند. این بدان معنی نیست که آنها توانایی انجام کار جدیدی را ندارند، بلکه بدین معنی است که آنها به قدری پایبند الگوهایی جامد از رفتارای متقابل شده اند که دیگر هیچ کار جدیدی نمی کنند. من خیلی به ندرت به زوجهایی برمی خورم که رفتارشان سوای کسانی است که پایبند الگوهای انعطاف ناپذیرند.

هر زمان که با الگوهای جامد و تکراری برخورد کردید و یا با واکنشهایی مواجه شدید که باید انجام آنها را قطع کنید، می توانید یک چیز ناخوشایند و یا هر چیزی که جلب توجه کند را تکیه گاه قرار دهید، و هر موقع که آن الگو و یا واکنش اتفاق افتاد، آن تکیه گاه را به کار بیندازید.

زوجها به رفتاری که با دیگری داشته اند عادت کرده اند

زوجها به رفتاری که با دیگری داشته اند عادت کرده اند

یک بار سر و کارم به یک زوج افتاد. ایجاد تصاویر ذهنی (ساخته شده) تمام احساسات مرد را در زندگی تشکیل می داد، و کار زن این بود که با ساختن یک تصویر عینی که شبیه به تصویر شوهرش بود درباره گفته های شوهرش و راجع به این که گفته های شوهرش عملی نیستند، واکنش نشان دهد. مثلا مرد می گفت “می خواهم یک پنجره سقفی توی اتاق خواب بزنم” و زن می گفت “ما توی خانه های زیادی بوده ایم و پنجره های سقفی آنها همیشه چکه می کرده”. آنها هرگز به نحو دیگری ارتباط برقرار نمی ساختند. طوری بود که انگار هیچ راه دیگری برای آنها وجود نداشت.

من در اتاق نشیمن منزلم با این دو نفر مشاوره کردم. وقتی وارد شدم، نشستم و به آنها گفتم “راستش من یک شهرنشین هستم، دیروز در این دهکده یک اتفاق غیر منتظره برایم افتاد. آیا می دانستید که دیروز یک مار زندگی آمده بود وسط اتاق نشیمن، درست همین جا؟ درست وسط اتاق! کریه ترین منظره ای بود که می توان تصور کرد”. موقعی که این حرفها را می گفتم، نگاهم را به کف اتاق و پشت صندلی های آنها دوخته بودم و با چشمهایم یک مار خیالی را آهسته دنبال می کردم، به طوری که انگار در حال رد شدن از وسط اتاق بود.

 

منبع : گریندر

Posted in روانشناسی.


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.